چرا زنان نمی توانند کشیش باشند?

ممنوعیت کلیسا در مورد انتصاب زنان است نه مورد تبعیض, اما تأییدی که اساساً شغل کشیشی است پدری. زیرا اگر چه شما در مسیح راهنماهای بی شماری دارید, تو پدر زیادی نداری,پولس رسول نوشت. "زیرا من به واسطه انجیل در مسیح عیسی پدر شما شدم" (پل را ببینید نامه اول به قرنتیان 4:15 و کتاب قضات 18:19). زنان نقش های رهبری بسیاری را در کلیسا ایفا می کنند, مانند رؤسای اوامر دینی و رسولان, مدیران مدارس, و مدیران آموزش و پرورش دینی. یک کشیش, با این حال, نامیده نمی شود که صرفا یک رهبر معنوی باشد, اما الف پدر معنوی; و در حالی که یک زن آزاد است که عملاً هر چه می خواهد باشد, تنها چیزی که او نمی تواند باشد یک پدر است.

کلیسا معتقد است که زن و مرد از نظر کرامت برابر هستند, که هر دو به صورت و شباهت خدا آفریده شده اند (را ببینید کتاب پیدایش 1:27). در حالی که با هم برابرند, با این حال, زن و مرد یکسان نیستند بلکه متفاوت هستند; و آنها فراخوانده شده اند تا مشاغل اساساً متفاوتی را انجام دهند: پدری و مادری, به ترتیب. هیچ کدام از مسلک ها بر دیگری برتری ندارند, ولی, از نو, از نظر کرامت برابر است. پاپ پل یازدهم نوشت, «زیرا اگر مرد سر باشد [از خانواده], زن قلب است, و از آنجایی که او جایگاه اصلی را در حکومت دارد, بنابراین او ممکن است و باید جایگاه اصلی عشق را برای خود ادعا کند. (ازدواج عفیفانه 27). برای ادامه قیاس, نه سر و نه قلب برای بدن ضروری تر است; بدن برای زندگی به هر دو نیاز دارد. الگوی کلیسا, سپس, یکی از هماهنگی است, را مکمل بودن از جنس. در مقابل, دنیای سکولار, اشتباه برابری به معنی قابلیت تعویض, نبرد جنسیت ها را برپا کرده است, که در آن مردان و زنان به سطح رقبا تقلیل می یابند.

در مورد مسئله کرامت, هیچ نهادی در تاریخ جهان به اندازه کلیسای کاتولیک زنان را به درجه ای برابر یا بیشتر تعالی نداده است. نویسندگان مرد اناجیل, برای مثال, تلاشی برای تغییر یا کتمان این واقعیت که اولین شاهدان رستاخیز بودند، نداشت, حقیقت بنیادین ایمان, زن بودند. این برخلاف هنجارهای اجتماعی آن روز بود, همانطور که معمولاً در فلسطین باستان به سخنان یک زن ارزش کمی داده می شد (دیدن لوک 24:11). مراسم مذهبی زنان مقدس در سنت کلیسا در واقع طولانی و چشمگیر است, از جمله سه نفر که به عنوان پزشکان کلیسا معرفی شده اند, معلمان خاص دین: قدیس کاترین سیه نا (د. 1380), ترزا آویلا (د. 1582), و ترز لیزیو (د. 1897).

از تمام مقدسین بزرگ که کلیسا به آنها احترام می گذارد, را مریم مقدس بسیار و بالاتر از بقیه محترم است. در حقیقت, همانطور که پاپ ژان پل کبیر استدلال کرد, ارادت بی‌نظیر کلیسا به مریم که «نه رسالت مناسب رسولان را دریافت کرد و نه کشیشی خدمتگزاری، به وضوح نشان می‌دهد که عدم پذیرش زنان در انتصاب کشیشی نمی‌تواند به این معنا باشد که زنان از شأن کمتری برخوردارند., و نه می توان آن را تبعیض علیه آنها تعبیر کرد. (انتصاب کشیشی 3).

از زمان بسته شدن دومین شورای واتیکان در 1965, کلیسا فشارهای مداوم و فزاینده ای را از سوی جامعه غربی برای تغییر موضع خود در مورد انتصاب زنان تحمل کرده است. با این حال این یک آموزه تعریف شده از کلیسا است ماژستریوم معمولی, یعنی مؤمنان از ابتدا به اتفاق آرا به آن اعتقاد داشته اند. کلیسا, از این رو, در تغییر آن ناتوان است. تاکید بر این نکته, جان پل اعلام کرد, «برای اینکه همه تردیدها در مورد یک موضوع بسیار مهم برطرف شود, موضوعی که به خود قانون اساسی الهی کلیسا مربوط می شود, به خاطر خدمت من در تأیید برادران (رجوع کنید به. لوک 22:32), من اعلام می کنم که کلیسا هیچ گونه اختیاری برای اعطای منصب کشیشی به زنان ندارد و این حکم باید به طور قطعی توسط همه وفاداران کلیسا انجام شود. (انتصاب کشیشی 4).

برخی استدلال کرده اند که عیسی در انتخاب مردان برای خدمت به عنوان اولین کشیش کلیسای خود صرفاً با معیارهای فرهنگی مطابقت داشت.. همانطور که اناجیل به وضوح نشان می دهد, با این حال, عیسی به‌خاطر ملکوت خدا به‌طور مرتب هنجارهای اجتماعی را نادیده می‌گرفت (دیدن متیو 9:11 و جان 8:3). علاوه بر این, کاهنان, مشترک بودن با ادیان بت پرست یونان و روم, جنبه پذیرفته شده جامعه باستانی بودند.

محفوظ بودن کهانت برای مردان مستقیماً از نمونه خداوند و تعالیم کتاب مقدس پیروی می کند.; این «توسط سنت ثابت و جهانی کلیسا حفظ شده است و به طور محکم توسط کلیسا آموزش داده شده است Magisterium در اسناد اخیر خود (انتصاب کشیشی 4). همانطور که در تمام کلیساهای مقدسین,سنت پل نوشت, «زنان باید در کلیساها سکوت کنند. چون اجازه حرف زدن ندارند, اما باید تابع باشد, همانطور که حتی قانون می گوید. ... زیرا برای یک زن شرم آور است که در کلیسا صحبت کند. (نامه اول به قرنتیان 14:33-34, 35; همچنین ببینید نامه اول به تیموتائوس 2:12). رسول, البته, به معنای منع زنان از «سخنرانی در کلیسا» به معنای عادی نبود, بلکه به معنای موعظه یا ریاست بر مجلس. کسانی که کتاب مقدس را از منظر فمینیسم رادیکال تفسیر می کنند، اصرار دارند که سخنان پولس صرفاً بازتاب فرهنگ مردسالارانه ای است که او در آن زندگی می کرد., و بنابراین هیچ ارتباطی برای خوانندگان امروزی ندارد. این دیدگاه, اگر چه, که شروع به زیر سوال بردن الهام از کتاب مقدس می کند, در را برای افراد باز می کند تا هر آیه ای از کتاب مقدس را که شخصاً قابل اعتراض می دانند، عملاً بی ربط تلقی کنند.. به همین دلیل است که همیشه در این موارد بهترین کار این است که به راهنمایی و آموزش مداوم کلیسا بازگردیم.

نوشته‌های تاریخی اولیه مسیحیت نشان می‌دهد که زنان از طریق گروه بیوه‌ها در زندگی مذهبی وقفی شرکت داشتند (اساساً اولین راهبه ها). سنت هیپولیتوس رم, نوشتن در حدود A.D. 215, خاطرنشان کرد که زنانی که در این دستور ثبت نام کرده‌اند «نباید منصوب شوند… . تقدیم برای روحانیون به دلیل عبادت است; اما بیوه زن برای نماز تعیین شده است, و نماز وظیفه همه است» (سنت رسولی 11).

برای مدتی در کلیساهای اولیه نیز یک دسته از Deaconesses وجود داشت. شماس ها, با این حال, انتصاب نیز دریافت نکرد, اما به عنوان اعضای غیر روحانی به حساب می آمدند. ذکر شماس, برای مثال, شورای نیقیه در 325 روشن شد, «منظور ما از شماسهایی است که این عادت را به خود گرفته اند, اما چه کسی, زیرا آنها هیچ تحمیلی دست ندارند [همانطور که در تنظیم], فقط باید در بین افراد غیر روحانی شمرده شود.» (Canon 19). به همین ترتیب, سنت اپیفانیوس در اطراف توضیح داد 375 که هدف از تایپ شماس ها «نه کاهن بودن بود, و نه برای هر نوع کار اداری, اما به خاطر حیثیت زن, یا در زمان غسل تعمید, یا معاینه بیمار یا رنجور, به طوری که [زن] ممکن است مردانی که مراسم مقدس را انجام می دهند، بدن را نبینند, اما توسط شماس" (پاناریون 79:3).

کپی رایت 2010 – 2023 2fish.co